۱۴ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است
-
۲۴ آبان ۹۸ ، ۲۳:۱۷ ۰ نظر
یکی از گرایشهای فطری انسان حقیقت جویی است و یکی از تواناییهای انسان قدرت شناخت واقعیات است. شناخت خود و جهان پیرامون یا به عبارت دیگر خودآگاهی و دیگرآگاهی از ویژگی های انسان است. انسان با آگاهی از خویشتن، قادر می شود چیزهای دیگر را بشناسد و حتی خداشناس گردد. پیش از این، اهمیت خودشناسی را یادآور شدیم؛ اکنون تأکید می کنیم که خودشناسی مبدأ همه شناختهای ماست و کسی که خود را بشناسد: اولاً ضرورت شناختهای دیگر بر او آشکار می شود، زیرا به غایت وجودی خود پی می برد و به ضعف و کاستی بالفعل خویش آگاه می گردد و ضرورت شناخت مسیر و شیوه حرکت به سوی مقصد را در می یابد و ثانیاً شناخت های دیگر برای او ممکن می گردد.
-
۲۴ آبان ۹۸ ، ۲۳:۱۰ ۰ نظر
بارزترین شاخصه نظام سیاسی اسلام، بهخصوص حکومت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در مدینه و حکومت کوتاه امام علی ـ علیه السّلام ـ در مدینه و کوفه، که از دورانهای بسیار درخشان شکوفایی اندیشة سیاسی اسلام به شمار میرود، تکیه و تأکید بر مشارکت فعال مردم در سرنوشت سیاسی - اجتماعی خود و تحقق آرمانهای اسلامی است. قرآن کریم در مقام ستایش حکومت پیامبر، آن را مؤید و مورد حمایت مؤمنان معرفی میکند[2]و امام علی علیه السلام یکی از اصلیترین دلائل خود برای قبول حکومت را یاوران مصمص و پابه رکاب برای یاری او در اقامه حق برمیشمرد.[3]در ادامه به پارهای از شاخصههای ممتاز حکومت اسلامی که جلوهگاه مشارکت عمومی مردم در تعیین سرنوشت اجتماعی و محقق ساختن جامعه سالم و صالح است اشاره میکنیم:
-
۲۴ آبان ۹۸ ، ۲۱:۱۱ ۰ نظر
اشاره:
پروفسور «حامد الگار» نویسنده و محقق مسلمان انگلیسی است که در حال حاضر در آمریکا به تحقیق و تدریس اشتغال دارد. وی تحصیلات خود را تا پایان مراحل عالی در دانشگاه کمبریج در رشته زبانهای عربی، فارسی و مطالعات اسلامی ادامه داده و پایان نامه وی درباره «نقش سیاسی علما در دوره قاجار» در سال 1950میلادی به رشته تحریر درآمده است. پروفسور حامد الگار در سال 1959 میلادی به ایران مسافرت کرده و از آن پس آن طور که خود می گوید: «با ایران و ایرانی در تماس بوده و هستم و دلبستگی عمیقی به این کشور به عنوان یک سرزمین غنی اسلامی دارم و اقلا ده دوازده بار به ایران سفر کرده ام» ایشان آثار متعددی درباره نقش علما و روحانیون در قرن بیستم و در دوره حکومت پهلوی، تاریخ تصوف، عرفان، زندگی افراد روحانی، انقلاب اسلامی ایران و زندگی حضرت امام خمینی دارند و کتابهایی را به زبانهای عربی، ترکی و انگلیسی ترجمه کرده اند. پروفسور «حامد الگار» در جریان برگزاری کنگره بین المللی امام خمینی و احیای اندیشه دینی در شمار مدعوین و سخنرانان بودند و در این مدت در میزگردها و مصاحبه هایی چند با رسانه ها شرکت -
۲۴ آبان ۹۸ ، ۲۰:۳۴ ۰ نظر
شکی نیست که بی اعتنایی به نماز گناهی است بزرگ. بنابراین شناسایی مصادیق این تحقیر ناپسند، مقدمه پرهیز از این عصیان نابخشودنی است. عناوین زیر از مصادیق سبک شمردن نماز است.
الف) تأخیر نماز: امام صادق ـ علیه السلام ـ در تفسیر آیهی شریفهی قرآن، که در ارتباط با مذمت بی اعتنایی به نماز نازل گردیده است[1] میفرماید:
»تاخیر الصّلاة عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ»[2]
مراد از بی اعتنایی به نماز، «تأخیر آن از اول وقت بدون عذر است.»
البته روشن است که مراد از عذر، ضرورتی است که بصورت اورژانسی پیش آید و قابل تأخیر نباشد و الاّ باید به کار گفت نماز دارم نه به نماز بگوییم کار دارم.
ب) عدم رعایت آداب آن در خلوت: پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین میفرماید:
»من احسن صَلَوتَهُ حین یَراهُ النّاسُ و أَساءَها حینَ یَخلُوا فتلک استهانةٌ»[3]
یعنی: «آن کس که در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی کرده است.«
مروری بر نمازهای خلوت و جلوت ما، روشن مینماید که آیا احترام و توجه ما به نماز بیشتر بوده است یا به ناظران صحنهی نماز.
ج) فراهم نکردن مقدمات نماز قبل از اذان: در روایت دیگری میفرماید: کسی که وضوی نماز را تا وقت اذان به تأخیر اندازد او به نماز بی اعتنایی کرده است. آری کسی که به کار اهمیت میدهد، قبل از رسیدن وقت آن، مقدمات انجام آن را فراهم میکند. کدام ملاقات و میهمانی است که وقت آن فرا رسیده باشد و ما هنوز در فکر پوشیدن لباس و یا آماده کردن شرایط آن باشیم؟!
د) عدم یادگیری معانی: آیا ندانستن معانی الفاظی که روزانه ده بار در نماز تکرار میشود به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! آیا اگر ما برای طرف گفتگوی خویش در نماز اهمیتی قائل باشیم در فکر این نخواهیم بود که محتوا و مضمون مذاکره و نجوای خود را بفهمیم و با ادراک صحیح به سخن در برابر او بایستیم؟! چگونه ممکن است با اقامت کوتاه در یک کشور، تا حدودی به زبان مردم آنجا آشنا میشویم و با یکی دو بار عبور از مسیری، نام و نشان آن را فرا گیریم و در برخورد با هر بنایی از اسم و بانی و مشخصات آن جویا شویم اما هیچکدام از این توجهات و حساسیتها در مورد نماز اعمال نشود؟! آیا اینها به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! چگونه میتوانیم پاسخگوی این عباداتی باشیم که محتوای آن جز تحقیر خداوند رب العالمین نیست؟! -
۲۳ آبان ۹۸ ، ۲۱:۲۲ ۰ نظر
-
۲۲ آبان ۹۸ ، ۱۷:۱۱ ۰ نظر
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
جلسه بسیار بسیار نورانی است بهخاطر حضور شما جوانها و نوجوانها؛ انعکاس انوار الهی در دل نورانی جوان، دل باصفای جوان، فضا را روشن میکند، متلألِئ میکند و امثال این حقیر هم از صفای دل شما و از تلألؤ انوار الهی در قلبهای پاک شما بهرهمند میشود. خیلی خوشآمدید؛ جلسه را هم خیلی خوب شروع کردید، تلاوتِ بسیار خوب و استادانه و زیبای این برادر عزیزمان، آیاتی که انتخاب کرده بودند، بعد هم این سرود دستهجمعی زیبا -هم خوشمضمون، هم خوشآهنگ- جلسه را بحمدالله معطّر کرد به عطر ابتکارهای جوانی شما. -
۲۱ آبان ۹۸ ، ۲۳:۵۸ ۰ نظر
ایسنا نوشت: سال ۱۳۵۹ زمانی که شیپور جنگ نواخته شد.روز اول مهرماه ما به مدرسه رفتیم اما محمدحسین به بهانه بازی کردن از منزل خارج شد ولی دوباره برگشت و بار دیگر با ما خداحافظی کرد و به مادرم گفت:مادر امروز با من قشنگ خداحافظی کن. مادرم که فکر میکرد او میرود بازی و زود برمیگردد با لبخندی حسین را در آغوش گرفت و با هم خداحافظی کردند. حسین نیز راضی از منزل خارج شد.
محمدحسین فهمیده در یکی از روزهای اردیبهشتماه سال ۱۳۴۶ در محله پامنار قم به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۲ در «دبستان روحانی» قم مشغول به تحصیل شد. در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ اعلامیههای رهبر کبیر انقلاب اسلامی را پخش میکرد.
«فرشته فهمیده «خواهر شهید محمد حسین فهیمده روایت میکند: «برادرم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۶ و همزمان با ماه محرم به دنیا آمد و پدرم به دلیل ارادتی که به امام حسین (ع) داشت تصمیم گرفت نام پسرش را حسین انتخاب کند تا ادامه دهنده راه شهدای کربلا باشد. محمدحسین مقطع ابتدایی را در قم گذراند و بعد به کرج آمدیم. در سال ۱۳۵۷ در زمان درگیریهای انقلاب او که ۱۱ سال بیشتر نداشت به پخش اعلامیهها و نوارهای حضرت امام (ره) میپرداخت.
سال ۱۳۵۹ زمانی که شیپور جنگ نواخته شد. روز اول مهرماه ما به مدرسه رفتیم اما محمدحسین به بهانه بازی کردن از منزل خارج شد ولی دوباره برگشت و بار دیگر با ما خداحافظی کرد و به مادرم گفت: مادر امروز با من قشنگ خداحافظی کن.مادرم که فکر میکرد او میرود بازی و زود برمیگردد با لبخندی حسین را در آغوش گرفت و با هم خداحافظی کردند. حسین نیز راضی از منزل خارج شد. سه روز از رفتنش گذشته بود که یکی از دوستانش وسایلش را برایمان آورد و گفت: محمدحسین به جبهه رفته است. پیش از این موضوع نیز اتفاق افتاده بود که او چند روز از خانه دور باشد. -
۲۱ آبان ۹۸ ، ۲۳:۲۳ ۰ نظر
رهبر عالی قدر حضرت آیت الله سید على خامنهاى فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنهاى، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى سید جواد خامنهاى مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطرههاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانوادهشان چنین مى گویند: «پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مىگذشت. من یادم هست شبهایى اتفاق مىافتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مىکرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.»
امّا خانهاى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند: «منزل پدرى من که در آن متولد شدهام، تا چهارـ پنج سالگى من، یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفهاى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مىرفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم.»
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، این گونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» ثبت نام کردند و این دو دوران تحصیل ابتدایى را در آن مدرسه گذراندند
-
عشق بود و جبهه بود و جنگ بود عرصه بر گُردان عاشق تنگ بود
هر که تنها برسلاحش تکیه کرد مادری فرزند خود را هدیه کرد
در شبی که اشکمان چون رود شد یک نفر از بین ما مفقود شدآنکه که سر دارد به سامان می رسد آنکه که جان دارد به جانان می رسد
دیده ام ،دستی به سوی ماه رفت بی سر و جان تا لقاءاللهرفت
زندگیمان در مسیر تیر بود خاک جبهه ، خاک دامنگیر بود
آنکه خود را مرد میدان فرض کرد آمد از این نقطه طی الارض کرد
هر که گِرد شعله چون پروانه است پیکر صدپاره اش بر شانه است
تن بهخاک و بوی یاسش می رسد بوی باروت از لباسش می رسد
دشمن افکنهای بی نام و نشان پوکه یخونین شده تسبیحشان
کار هرکس نیست این دیوانگی پیله وا می ماند از پروانگی
-
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «لان یطعن فی راس احدکم بمخفط من یدیه خیر له من ان یمس امراة لا تحل له». اگر سوزنی با شدت و ضربه بر سر یکی از شما فرود آید، بهتر از آن است که زنی را که نامحرم است لمس کند. (مرات النساء)
احکام تکلیفى، مجموعه اى از بایدها و نبایدهایى است که از کتاب و سنّت و سیره مسلمانان گرفته شده و بر عموم مسلمانان واجب است به آنها توجه داشته باشند و برنامه عملى خود را بر اساس آن تنظیم نمایند.
درباره من

ولایت تـجـلی فـیـض الهـی در خـلقـت و هـدایـت بـشـریـت و نـیـز مـنـشـاء عـروج و تـکـامـل انـسـان ها است . ساختمان رفیع نظام هستی و دین حیاتبخش اسلام بر این بـنـیـان مـرصـوص بنا نهاده شده است . و ولایتمداری تنها راه سعادت و نجات انسان ها از ضـلالت و گـمـراهـی اسـت .
آخرين عناوين
- زیارت مزار سردار سلیمانی بصورت انلاین
- 🖤🖤
- سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
- اهمیت علم و دانش
- جمهوری اسلامی و مشارکت سیاسی شهروندان
- امام خمینی تجلی تمام ابعاد اسلام
- سبک شمردن نماز و آثار آن
- به مناسبت میلاد حضرت پیامبر اکرم (ص) و امام جعفرصادق (ع)
- بخشی بیانات رهبرانقلاب در دیدار با دانش آموزان
- روایتی از شهادت محمد حسین فهمیده