-
۲۴ آبان ۹۸ ، ۲۳:۱۷ ۰ نظر
یکی از گرایشهای فطری انسان حقیقت جویی است و یکی از تواناییهای انسان قدرت شناخت واقعیات است. شناخت خود و جهان پیرامون یا به عبارت دیگر خودآگاهی و دیگرآگاهی از ویژگی های انسان است. انسان با آگاهی از خویشتن، قادر می شود چیزهای دیگر را بشناسد و حتی خداشناس گردد. پیش از این، اهمیت خودشناسی را یادآور شدیم؛ اکنون تأکید می کنیم که خودشناسی مبدأ همه شناختهای ماست و کسی که خود را بشناسد: اولاً ضرورت شناختهای دیگر بر او آشکار می شود، زیرا به غایت وجودی خود پی می برد و به ضعف و کاستی بالفعل خویش آگاه می گردد و ضرورت شناخت مسیر و شیوه حرکت به سوی مقصد را در می یابد و ثانیاً شناخت های دیگر برای او ممکن می گردد. امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرموده اند:
کیف یعرف غیره من یجهل نفسه؛[1]
کسی که به خویشتن جاهل است چگونه غیر خود را می شناسد.
بنابراین اهمیت و امکان تحصیل علم و شناخت، از طریق خودشناسی بر ما آشکار می گردد و وقتی علم برای رسیدن به کمال و غایت وجودی انسان ضرورت و اهمیت داشته باشد، پرورش قوه درک حقایق نیز اهمیت خواهد داشت. قوه عاقله انسان هر چه در درک حقایق تواناتر باشد، مقصد و مسیر و موانع حرکت به سوی مقصد را بهتر می شناسد و امکان رسیدن به کمال را بیشتر فراهم می کند. و بالعکس، اگر قوه شناخت انسان کارآیی خود را از دست دهد، حرکت در مسیر کمال ناممکن می شود و گمراهی و هلاکت را در پی می آورد.
این مطالب هم از طریق خودشناسی فهمیده می شود و هم کتاب و سنت آن را تأیید می کند. در قرآن کریم و روایات معصومین ـ علیهم السلام ـ در فضیلت علم و علم آموزی سخنان زیبایی وجود دارد که در اینجا برخی از آنها را ذکر می کنیم:
شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ؛[2]
خدا که همواره به عدل قیام دارد گواهی می دهد که جز او هیچ معبودی نیست و ملائکه و صاحبان دانش نیز (شهادت می دهند).
رسیدن به مرتبه درک توحید پروردگار و شهادت به آن، برای صاحبان علم امکان پذیر است و این در فضیلت و ضرورت علم به تنهایی کافی است. چون علم چنین ثمره دلپذیری دارد خداوند فرموده است:
یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ؛[3]
خداوند کسانی را که ایمان آوردند و آنان را که علم داده شدند بسیار بلندمرتبه می فرماید.
خداوند در مواضع فراوانی برتری عالم را نمایان ساخته است و در آیاتی به این برتری تصریح نموده است:
قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ؛[4]
بگو آیا کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند یکسانند؟
قرآن به علم آموزی تشویق و بلکه امر می کند:
فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ ؛[5]
پس اگر نمی دانید از آگاهان بپرسید.
از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت شده است که:
خداوند چون برای کسی نیکی بخواهد او را عالمی ژرف نگر در دین می سازد؛[6]
همچنین از ایشان نقل شده است:
عالم هفتاد درجه از عابد برتر است. [7]
اهمیت دانش آموزی
علم چنان نقش ارزنده ای در حیات الهی انسان دارد که علم آموزی به فرموده پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فریضه است:
طلب العلم فریضة علی کل مسلم؛[8]
علم آموزی بر هر مسلمانی واجب است.
و نیز فرموده اند:
کسی که دوست دارد به آزادشدگان از آتش نگاه کند، باید به دانش آموزان نظر نماید. قسم به کسی که جانم به دست اوست هیچ دانشجویی که در مسیر علم رفت و آمد می کند نیست مگر آنکه خداوند برای هر قدمش عبادت یکسال را می نویسد و برایش با هر قدمی که بر می دارد شهری در بهشت می سازد و در حالی که بر زمین گام می زند زمین برایش آمرزش می طلبد و او در حالی که بخشوده است صبح و شام می کند و فرشتگان گواهی می دهند که دانش طلبان، آزادشدگان خدا از آتشند.[9]
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در روایت دیگری فرموده اند:
کسی که راه علم آموزی را می پوید خداوند او را در راهی به سوی بهشت پیش می برد[10].
اهمیت علم و علم آموزی چنان که گفته شد از آن روست که معارف لازم برای سعادت از طریق علم آموزی و بکارگیری قوه تفکر و اندیشه به دست می آید. معارف سعادت بخش اعم از معرفت خداوند و شناخت راه رسیدن به اوست. هر حرکتی که انسان انجام می دهد و هر گامی که بر می دارد فقط در پرتو نور علم می تواند در راه صحیح و به سوی خداوند باشد. امام علی ـ علیه السّلام ـ خطاب به کمیل فرمودند:
ای کمیل! هیچ حرکتی نیست جز آنکه تو در آن نیازمند دانشی هستی. [11]
دانش عمل را سودمند می سازد. زیرا عمل بدون آگاهی انسان را به هدف نمی رساند، حتی اگر صورت ظاهری عمل درست باشد. آگاهی، روح عمل است؛ چرا که عمل با نیت جان می گیرد و عمل بدون آگاهی کاری بدون نیت و یا با نیت نادرست است.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرمایند:
چون شناخت آنچه از خیرخواهی انجام ده ـ خواه اندک یا بسیار ـ زیرا عملِ (همراه با شناخت) پذیرفته می شود. [12]
عقل و اندیشه
علم ارزش والایی دارد و رستگاری انسان به آن وابسته است؛ ولی علم خود متکی به عقل است. علم محصول تعقل و اندیشه است. کسی که از قوه عاقله خود که هدیه الهی است بهره نمی برد و شناخت او همراه بصیرت و سنجش نیست، عالم نیست؛ زیرا علم یعنی شناخت آنچه هست آن گونه که هست. بنابراین چون انسان خیر و کمال بودن خیرات و کمالات حقیقی را فقط به کمک عقل در می یابد، کسی که تعقل نمی کند فاقد علم است و آثار و برکات علم به او نمی رسد. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند:
انّما یدرک الخیر کله بالعقل؛[13]
همه نیکی ها به وسیله عقل درک می شوند.
بنابراین علم باید با تعقل همراه باشد. امام علی ـ علیه السّلام ـ از همین رو مردم را به درایت و اندیشیدن دعوت می کنند: «علیکم بالدرایات لا بالروایات»[14]، و نیز می فرمایند: «فقد البصر اهون من فقد البصیره»[15].
علم ثمره عقل است. امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «العقل مرکب العلم»[16] زیرا علم بدون عقل پیشرفت و حرکتی ندارد. از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز روایت شده است:
پشتوانه انسان عقل است، و هوشمندی و دانایی و حافظه و دانش از عقل است. و چون عقل انسان او را پشتیبانی کند عالم، حافظ، زیرک، هوشمند و دانا می شود. و انسان به وسیله عقل کمال می یابد و عقل راهنمای او و بیناکننده او و کلیدکار اوست. [17]
عقل و اندیشه چنان اهمیت دارند که بدون آن نمی توان از آیات خداوند بهره ای برد:
وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ؛[18]
شب و روز و خورشید و ماه را برای شما رام گردانید، و ستارگان به فرمان او مسخر شده اند. مسلماً در این امور برای مردمی که تعقل می کنند نشانه هاست.
کسی که از قوه عقل خویش استفاده می کند و به وسیله آن به تفکر می پردازد، از تلاش خود بهره بسیار می برد و کار او از عابدی که بدون اندیشیدن عبادت می کند بسیار پر ثمرتر است:
یک ساعت اندیشیدن از عبادت یکسال بهتر است. [19]
زیرا تفکر باعث بینایی است «من تفکر ابصر»[20]، و کسی که حقایق عالم را می بیند، راه و مقصد خویش را می یابد و به سوی مقصد هدایت می شود.
آثار تعقل و تفکر
درباره آثار تعقل و تفکر آیات و روایات بسیاری وجود دارد. چنان که قبلاً اشاره کردیم، تعقل منشأ بهره گیری از آیات الهی است. کسی که درباره پدیده های پیرامون خود می اندیشد به سرچشمه هستی پی می برد:
وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ إِنَّ فِی ذلِکَ لاَیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ؛[21]
و آنچه در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام کردیم، همه از اوست قطعاً در این (امر) برای مردمی که می اندیشند نشانه هایی است.
کسی که تعقل نمی کند، از مبدأ هستی غافل می شود و به عبادت غیر خدا مبتلا می شود:
أُفٍّ لَکُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلا تَعْقِلُونَ؛[22]
اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا می پرستید. مگر نمی اندیشید؟
غفلت از آخرت و حیات جاوید و محدود شدن در دنیا و جلوه های آن، از ترک تعقل ناشی می شود:
وَ ما أُوتِیتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَمَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ زِینَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقى أَ فَلا تَعْقِلُونَ ؛[23]
و هر آنچه به شما داده شده است، کالای زندگی دنیا و زیور آن است و آنچه پیش خداست بهتر و ماندگارتر است، مگر نمی اندیشید؟
ترک اندیشه علاوه بر بی بهره گی از آیات الهی، باعث غفلت از پروردگار و فراموشی آخرت جاوید و موجب لغزشهای عملی و جدا شدن از صراط مستقیم هدایت و رستگاری است:
وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلاًّ کَثِیراً أَ فَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ ؛[24]
و شیطان گروهی انبوه از شما را گمراه کرد آیا اندیشه نمی کردید؟
عقل مایه حیات انسانی است. امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: «فقد العقل فقد الحیاة و لایقاس الا بالاموات»[25]، و نیز فرموده اند:
انسان ترکیبی از عقل و صورت است، پس کسی که عقل از او روی گرداند و صورت با او بماند کامل نیست و همچون جسمی بدون روح است. [26][1] . شرح غرر الحکم و درر الکلم، ج 4، ص 565.
[2] . آل عمران، 18.
[3] . مجادله، 11.
[4] . زمر، 9.
[5] . نحل، 43.
[6] . المحجة البیضاء، ج 1، ص 17.
[7] . همان، ص 18.
[8] . همان.
[9] . همان.
[10] . اصول کافی، ج 1، کتاب فضل العلم، باب ثواب العالم و المتعلم.
[11] . الحیاة، ج 8، ص 35.
[12] . همان، ص 38.
[13] . همان، ص 43.
[14] . همان، ص 35.
[15] . همان.
[16] . الحیاة، ج 1، ص 43.
[17] . همان، ص 46.
[18] . نحل، 12.
[19] . الحیاة، ج 1، ص 48.
[20] . همان.
[21] . جاثیه، 13.
[22] . انبیاء، 67.
[23] . قصص، 60.
[24] . یس، 62.
[25] . الحیاة، ج 1، ص 44.
[26] . همان.
@#@
عقل مایه حیات و موجب کمال است و بدون آن غایت انسان تحقق نمی یابد.
عقل و اندیشه راهبر انسان به سوی کمال هستند و ثمره عقل، حرکت اندامها در جهت صحیح و مسیر هدایت است. امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرمایند:
عقلها راهبران اندیشه ها، و اندیشه ها راهبران قلبها، و قلبها راهبران حواس و حواس راهبران اندام هستند. [1]
کسی که از عقل بهره کافی برد همواره همراه حق است[2] و در راه حق پایداری می کند[3] و در پایداری خویش نیتی صادق دارد. عقل سرچشمه همه خیرات است، چرا که ریشه علم را عقل سیراب می کند. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «و من العقل الفطنة و الفهم و الحفظ و العلم»[4] و امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «العلم اصل کل خیر»[5].
اگر عقل اندیشه را راهبری کند، اندیشه میوه های گوارا می دهد. در روایات برای تفکر چنین نتایجی شمرده شده است: بصیرت، پندآموزی، شناخت اعمال نیک و بدِ خود، هدایت، آبادی آخرت، شناخت خوبیها و عمل به آن، جلوگیری از فساد امور، درستکاری، کامیابی و نورانیت دل.[6]
از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ روایت شده است:
به یقین انسان به سبب خلق نیکو به درجه صائم قائم می رسد و خلق نیکوی انسان کامل نمی شود تا آنکه عقل او کامل گردد، سپس ایمان او کامل می شود و پروردگارش را پیروی می کند و از دشمنش ابلیس سرپیچی می کند[7].
آثار علم
از آنجا که علم ریشه در تعقل و تفکر دارد و علم حقیقی از عقل و اندیشه بر می آید، بسیاری از آثاری که برای علم در قرآن و روایات بیان شده است، در حقیقت نتایج مشترک عقل و علم است. در این بخش برخی از آثار علم را یادآور می شویم. درباره آثار علم تاکنون مطالبی را آورده ایم که برای اثبات ارزش مثبت اخلاقی علم آموزی به عنوان عملی اختیاری، کافی است. همین که علم مقصد و مسیر حرکت کمالی انسان را نشان می دهد، کافی است تا تعلم برای انسان فریضه ای قلمداد گردد که بدون آن نمی توان به قرب الهی دست یافت. در عین حال، آثار علم بسیار متنوع است و استفاده از آیات و روایات در شناخت این آثار سودمند است.
چنان که با استفاده از آیه یازدهم سوره مجادله یادآور شدیم، علم موجب بلندی مرتبه انسان است و ارزش وجودی او را افزایش می دهد. امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز فرمودند:
اکثر الناس قیمةً اکثرهم علماً.[8]
علم موجب نزدیکی به خداست. از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ نقل شده است:
چون روزی آید که در آن علمی که مرا به خداوند نزدیک کند بر من افزوده نشود مرا در طلوع خورشید آن روز مبارکی نیست. [9]
انسان از طریق اطاعت و عبادت خداوند به او نزدیک می شود و علم، موجب اطاعت و عبادت بنده است. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند: «أما علمت ان الله یطاع بالعلم و یعبد بالعلم».[10] اطاعت و عبادت، وقتی به نیت صادق و به شکل صحیح انجام می گیرد که دل بنده در برابر خداوند نرم شده باشد و قلب او آماده عمل و عبادت خالصانه باشد:
إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ ؛[11]
از بندگان خدا تنها دانایان از او می ترسند.
علم، دنیا و آخرت انسان را نیکو می کندوجهل دنیا وآخرت را خراب می کند[12]علم دنیا را نیکو می سازد، زیرا نقش دنیا را در حیات حقیقی انسان و زندگی جاوید او معلوم می سازد و قدرت انسان را در عملی ساختن نیات افزایش می دهد. امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند:
علم آموزید... زیرا علم... توانایی بدن است. [13]
علم، آخرت را آباد می کند، زیرا دین را کامل می سازد. امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ می فرمایند:
ای مردم بدانید کمال دین آموختن دانش و عمل به آن است. [14]
و چون کسی دینش کامل و عملش مطابق دین کامل باشد، آنگاه آخرتی آسان، آسوده از عذاب و همراه با کامیابی در بهشت خواهد داشت: امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرمایند:
العلم یقوی الرجل علی المرور علی الصراط؛[15]
علم انسان را بر گذر از صراط توانا می سازد.
آیات و روایات، آثار بی شمار و مبارکی برای علم بیان داشته اند که ارزش و سودمندی هر کدام کافی است تا تأثیر آن در تحقق سعادت انسان آشکار شود، و ارزش اخلاقی آموختن علم معلوم گردد.
قبلاً گفتیم که عقل و اندیشه، ریشه علم است. اکنون تأثیر علم بر عقل را یادآور می شویم. عقل قوه ای در انسان و بصیرتی در جان او است که ارزش هر چیز را در رابطه با هدف غایی انسان محاسبه می کند و انسان را در راه راست و به سوی مقصد حقیقی به حرکت می آورد. هرگاه کسی در رتبه ای از مراتب عقل باشد و به ندای عقل خویش پاسخ مثبت دهد و به تفکر و تعلم بپردازد، علم او در ترفیع رتبه عقل و توانایی خرد او مؤثر خواهد بود؛ زیرا با وجود علم، عقل فضای بازتری برای اندیشه خواهد داشت و بر افزایش علم خود تواناتر خواهد گشت. این تأثیر علم، چیزی است که بالندگی و زایندگی عقل و دانش انسان را موجب می شود. خداوند در سوره «عنکبوت» کسانی را که غیر خدا را دوست خود می گیرند به عنکبوت تشبیه فرموده است که «خانه اش سست ترین خانه هاست»، آنگاه می فرماید:
وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ ؛[16]
و این مثلها را برای مردم می زنیم ولی جز دانشوران آنها را در نیابند.
آثار جهل و بی خردی
همانگونه که عقل، اندیشه و دانش، آثاری مبارک برای انسان دارند و تعلم، عملی با ارزش مثبت اخلاقی است، جهل و بی خردی خساراتی جبران ناپذیر دارد و پرهیز از بی خردی و نادانی به لحاظ اخلاقی واجب است. قرآن کریم از زبان کافران نقل می کند که آنان چون عذاب جهنم را می بینند و جوش و خروش آتش جهنم را می نگرند با خود می گویند:
وَ قالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ ؛[17]
گویند: اگر شنیده بودیم یا تعقل کرده بودیم در میان دوزخیان نبودیم.
جهل و بی خردی، انسان را به نافرمانی خدا می کشاند و از همین جاست که راه را به سوی عذاب اخروی و محرومیت از قرب خداوند باز می کند. کسانی که تعقل نمی کنند به جنگ خدا می روند و به خداوند افتراء می زنند: «وَ لکِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ»[18].
بی خردان عبادت خدا را به سخره می گیرند و از حرکت به سوی پروردگار باز می مانند: «وَ إِذا نادَیْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ»[19].
در روایات اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ، برای جهل آثار زیانباری بیان شده است: جهل دشمن انسان و مایه همه بدیهاست، دردناک ترین دردهاست و از خوره بدتر است، باعث لغزش، کفر و گمراهی است، و جاهل، به افراط و تفریط مبتلاست.[20] جاهل با خدا گستاخی می کند:
لا یجترئ علی الله الّا جاهل شقی؛[21]
کسی جز نادان بدبخت بر خدا دلیری نمی کند.
عوامل رکود عقل و اندیشه
در موانع معرفت، عواملی هستند که بر شناخت انسان نسبت به خداوند تأثیر منفی دارند همچون: پیروی از هوای نفس، محبت دنیا، سطحی نگری، عادات ذهنی، تقلید از پدران و رذایل نفسانی. این عوامل همگی در عین حال باعث رکود اندیشه و تعقل انسان هستند.
اگر به معنای عقل در آیات و روایات توجه کنیم، در می یابیم که عقل قوه ای است که قدرت جامع نگری نسبت به دنیا و آخرت را به انسان می دهد و او را قادر می سازد مصالح خویش را در مقیاس حیات مستمر دنیا و آخرت ارزیابی نماید، و مطابق مصالح واقعی خود عمل کند. از همین روست که روایت شده است: از امام صادق ـ علیه السّلام ـ پرسیده شد: عقل چیست؟ ایشان فرمودند:
ما عُبِدَ بِهِ الرَّحْمن وَ اکْتُسِبَ بِهِ الجَنان؛[22]
عقل چیزی است به وسیله آن خداوند رحمان پرستش می شود و بهشت به سبب آن به دست می آید.
تاکنون آنچه درباره اهمیت عقل و آثار آن گفته شد، همه درباره عقل به معنای مذکور در روایت فوق بود، ولی باید توجه کرد که عقل معانی متعددی دارد. درباره این معانی متعدد، دانشمندان مسلمان بسیار سخن گفته اند؛ اینک به اختصار معانی عقل را اینگونه بیان می کنیم:
1. عقل هیولانی. مقصود از عقل هیولانی، قوه ای طبیعی در نفس انسان است که قادر به تعقل علوم بدیهی و نظری است، ولی هیچیک از علوم را تعقل نکرده است.
2. عقل بالملکة. عقلی را می گویند که علوم بدیهی اعم از تصور و تصدیق را در خود پذیرفته است.
3. عقل بالفعل. عقل در این مرتبه، علوم نظری را به وسیله حواس و با کمک علوم بدیهی استنتاج کرده است.
4. عقل مستفاد. عقل در این رتبه همه علوم بدیهی و نظری را تعقل نموده و قادر به احضار همه آنهاست، و چون عالَم علمی ای شده است که شبیه عالم عینی است.
عقلی که می تواند به محاسبه سود و زیان دنیا بپردازد و مصلحت و مفسده مادی امور را بسنجد، از حدّ عقل بالفعل تجاوز نکرده است و عقلی که جامع نگر است همان عقل مستفاد است. همه کسانی که به رتبه عقل مستفاد رسیده اند و همه آنهایی که از سرچشمه عقل مستفاد بهره می گیرند، عاقل هستند؛ زیرا عمل آنان به مصلحت حیات مستمر دنیا و آخرتشان صورت می پذیرد. دین که از سرچشمه علم مطلق بر جان انسان جاری می شود، در بردارنده مصالح و مفاسد انسان در مقیاس دنیا و آخرت است.[1] . همان.
[2] . همان، ص 45.
[3] . همان.
[4] . همان، ص 46.
[5] . همان، ص 36.
[6] . ر.ک: الحیاة، ج 1، ص 49ـ48.
[7] . المحجة البیضاء، ج 1، ص 171.
[8] . الحیاة، ج 1، ص 37.
[9] . المحجة البیضاء، ج 1، ص 16.
[10] . الحیاة، ج 1، ص 35.
[11] . فاطر، 28.
[12] . الحیاة. ج 1، ص 35.
[13] . الحیاة، ج 1، ص 41ـ40.
[14] . المحجة البیضاء، ج 1، ص 25.
[15] . همان، ص 26.
[16] . عنکبوت، 43.
[17] . ملک، 10.
درباره من

ولایت تـجـلی فـیـض الهـی در خـلقـت و هـدایـت بـشـریـت و نـیـز مـنـشـاء عـروج و تـکـامـل انـسـان ها است . ساختمان رفیع نظام هستی و دین حیاتبخش اسلام بر این بـنـیـان مـرصـوص بنا نهاده شده است . و ولایتمداری تنها راه سعادت و نجات انسان ها از ضـلالت و گـمـراهـی اسـت .
آخرين عناوين
- زیارت مزار سردار سلیمانی بصورت انلاین
- 🖤🖤
- سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
- اهمیت علم و دانش
- جمهوری اسلامی و مشارکت سیاسی شهروندان
- امام خمینی تجلی تمام ابعاد اسلام
- سبک شمردن نماز و آثار آن
- به مناسبت میلاد حضرت پیامبر اکرم (ص) و امام جعفرصادق (ع)
- بخشی بیانات رهبرانقلاب در دیدار با دانش آموزان
- روایتی از شهادت محمد حسین فهمیده